هوای نجف خیلی گرم بود، گاهی بالای 50 درجه ، انسان را کلافه می کرد .
_آقااین گرمای شدید است ، شما مسن هستید . همه ی مردم شب ها
به کوفه می روند . آنجا هوایش بهتر است، شما هم بروید .
_من چه طور برای هوای خوب به کوفه بروم ، در حالی که برادران من در ایران
در زندان هستند؟
«کتاب با خورشید تا سپیده»
(ای کاش روزی برسد که سیره حضرت روح الله، برای همه جوانان نسل امروز ،
به شکل صحیح بیان شود.)
شاه پیام تسلیت رحلت آیت الله بروجردی را به جای قم، به نجف مخابره کرد ، این کار یعنی آدم
أرزنده ای که بشود به عنوان جانشین آیت الله بروجردی ، او را مخاطب قرار داد ،در قم نیست.....
آیت الله خمینی در یکی ازسخنرانی ها اشاره کرد و گفت: ایشان گفته چیزی در قم به چشم
نمی خورد ، ولی گویا هم به چشم می خورد، هم به صورت می خورد ، هم به لب و دندان
می خورد ، می بینید که هست .
(کتاب با خورشید تا سپیده،چاپ مرکز اسناد)
تقدیم به شاعر دلسوخته ای که ، شب های بسیاری چشمانمان را بارانی کرد با أشعارش ، شاعری که
هنر را برای هنر نمی دانست ،بلکه هنر را ،وسیله ای برای وصف" هنر مردان خدا "، یعنی" شهادت " می دید.
می خواست در این روزمرگی ، حال و هوایی بدهد به دلهای مرده وچون أشعارش از روی دغدغه و درد بود،
عجیب بر دلها می نشست ....
أبوالفضل جان ، بین شهدا ، ما راهم جایی هست؟
به یاد أتل متل های یک بسیجی
أتل متل شهادت أتل متل صداقت
أتل متل سپهری که برده دل به غارت
أتل متل أبوالفضل یه نوجوون ساده
پول های توجیبیش رو به فقیرا می داده
أتل متل یه شاعر یه شاعر بسیجی
دل ها رو برده با خود به فکه یا دوعیجی
شعر خوندنش دلم رو به نینوا می بره
از گریه هاش معلومه با شهدا می پره
بغض های توی گلوش دل ها رو می سوزونه
دل های بی غل و غش خسته از این زمونه
گریه های آ رومش نشون می ده که مرده
مردی که جز گریه هاش کسی یاریش نکرده
قیافه شو ببینید عجب خوشگل و زیباست
محاسن قشنگش نشونی از ، شهیداست
تو این سن جوونی ببین چقدر پیر شده
یکی می گه جانبازه یکی أسیرش شده
شلوار شیش جیب اون نشونه از یه درده
یعنی که هر لحظه ای آماده ی نبرده
آی اونایی که گفتید شعر هاش أرزش نداره
گفتید که شعر سپهر مشکل وزنی داره
حالا برید ببینید کدوم قطعه دفن میشه
بین هنرمندا نیست خیالتون تخت باشه
بالا رفتیم ماسته پایین اومدیم دوغه
بین شهیدا دفنه کی میگه که دروغه ؟
یقینا این چند خط در حد وأندازه یک شعر نیست ،أما غرض یادکردن از سپهر بود ، اشکالات
فراوان را به بزرگی آقا ابوالفضل، ببخشید.
چه می شد کار زشتم را نبیند چه می شد لحظه ای با ما نشیند
چو قصد تربت لیلی نماید برای همرهی ما را گز یند
*بزرگ ترین وظیفه منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوی و أخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و
اعتقادی و عاطفی با مؤمنین و همچنین برای پنچه در افکندن بازورگویان ، خود را آماده کنند . کسانی که
در دوران دفاع مقدس ، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شرکت می کردند ، منتظران حقیقی بودند .
کسی که وقتی کشور اسلامی مورد تهدید دشمن است ، آماده دفاع از أرزش ها ومیهن اسلامی و پرچم
برافراشته اسلام است ، می تواند ادعا کند که اگر امام زمان بیاید ، پشت سر آن حضرت درمیدانهای خطر
قدم خواهد گذاشت . (30/7/ 81)
*همه آحاد مردم توجه داشته باشند این ادعا های اتصال و ارتباط وتشرف به حضرت و دستور گرفتن از آن
بزرگوار ، هیچ کدام قابل تصدیق نیست .
*برجسته ترین شعار مهدویت عبارت است از عدالت . در دعای ندبه وقتی شروع به بیان وشمارش صفات
آن بزرگوار می کنیم ، بعد از نسبت او به پدران بزرگوار و خاندان مطهرش ، اولین جمله ای که ذکر می کنیم ،
این است :(أین المعد لقطع دابر الظلمة ،أین المنتظر لاقامة الأمت و العوج ، أین المرتجی لازالة الجور و العدوان)
یعنی دل بشریت می تپد تا آن نجاتبخش بیاید وستم را ریشه کن کند .
*بنابراین انتظار منتظران مهدی موعود ، در درجه اول انتظار اسقرار عدالت است . درد بزرگ بشریت ، امروز
همین مسأله فقدان عدالت است .(25/9/76)
*عدالت حضرت مهدی علیه السلام که مربوط به سطح جهان است با موعظه و نصیحت به دست نمی آید ،
یعنی مهدی موعود ملتها نمی آید ستمگران عالم را نصیحت کند که ظلم و زیاده طلبی و سلطه گری
واستثمار نکنند . با زبان نصیحت ، عدالت در هیچ نقطه عالم مستقر نمی شود . استقرار عدالت ، چه
درسطح جهانی ، آن طور که آن وارث أنبیا انجام خواهد داد و چه در همه بخش های دنیا ، احتیاج به این دارد
که مردمان عادل و انسانهای صالح وعدالت طلب ، قدرت را در دست داشته باشند وبا زبان قدرت با
زورگویان حرف بزنند .(30/7/81)
به نظرم رسید در این أیام شعبان المبارک، ونزدیک به روزتولد حضرت حجت عج ، بد نیست
بخوانیم نائب امام زمانمان در مورد حضرت حجت عج چه فرموده اند :
*انتظار فرج یعنی قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتی که بر أثر جهالت انسانها ، بر أثر أغراض بشر بر زندگی
انسانیت حاکم شده است ، این معنی انتظار فرج است.
*هرچند اعتقاد به حضرت مهدی أرواحنا فداه یک آرمان والاست ، اما نباید مسأله رافقط به جنبه آرمانی آن
ختم کرد ،یعنی به عنوان یک آرزو در دل ، یا حدأکثر درزبان ، یا به صورت جشن ، نه ، این آرمانی است که
باید به دنبال آن عمل بیاید . انتظاری که از آن سخن گفته اند ، فقط نشستن و اشک ریختن نیست ، انتظار
به معنای این است که ما باید خود را برای سربازی امام زمان آماده کنیم .
سربازی امام زمان کار آسانی نیست . سربازی منجی بزرگی که می خواهد با تمام مراکز قدرت و فساد
بین المللی مبارزه کند ، احتیاج به خود سازی و آگاهی و روشن بینی دارد .(30/7/81)
*عقیده ما این است که امام زمان أرواحنا فداه متوجه وناظر بر رفتار و عمل ماست ، اعمال ما بر او عرضه
می شود . این جوان های مؤمن ما که در میدان های مختلف ، چه در میدان معنویت و عبادت و معرفت ،
چه در میدان کار و تلاش، چه در میدان مبارزه و سیاست ، چه در میدان جهاد ، آن روزی که جهاد مورد
احتیاج بود ، این جور از خودشان اخلاص و شادابی نشان می دهند ، امام زمان سلام الله علیه را خرسند
و خوشحال می کنند .(29/6/84)
*امام زمان ناظر است و میبیند. انتخابات شما را امام زمان دید ، اعتکاف شما را امام زمان دید ، تلاش شما
جوان ها را برای آذین بندی نیمه شعبلان ، امام زمان دید ، حضور شما زن و مرد را در میدان های گوناگون ،
امام زمان دیده است و میبیند ،حرکت دولتمردان ما را در میدان های مختلف ، امام زمان میبیند و امام زمان
از هر آنچه که نشانه ی مسلمانی و نشانه ی عزم راسخ ایمانی در آن هست و از ما سر می زند ، خرسند
می شود . اگر خدای نکرده ، عکس این عمل بکنیم ، امام زمان را ناخرسند میکنیم ، ببینید چه عامل بزرگی است .
*انتظار حرکت است ، انتظار سکون نیست ، انتظار رها کردن و نشستن برای این که کار به خودی خود صورت
بگیرد نیست . انتظار حرکت است ، انتظار آمادگی است .
* انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن ، آماده بودن، خود رااز همه جهت برای آن هدفی که امام زمان
علیه الصلاة و السلام برای آن هدف قیام خواهد کرد ، آماده کردن .(25/9/76)
برای این چند خط مطلبی که گاهی در این وب به نمایش می گذارم ، صفحاتی مطالعه کرده ام ، لذا با خواندنتان
حق این کیبورد(قلم) را أدا کنید .....
رفیق خورشید
ای مرد هزار سنگر ای أحمد وی نوح بریده لنگر ، ای أحمد
ای شهره به شهریار بی باکی تعریف تو اقتدار و چالاکی
ای نام تو نام نامی أحمد در مذهب عشق حامی أحمد
ای در یم خون خود شنا کرده جان در ره دین حق فنا کرده
سرحلقه ی سالکان مرگ آگاه فرمانده ی لشکر رسول الله ص
سرمشق بسیجیان ایرانی آبادی صد هزار ویرانی
گرچه ، بسیجیان تهی دستند از جام شجاعت تو سرمستند
چون دست امام تکیه گاهت شد خورشید رفیق نیمه راهت شد
ای شعله ور از گل نگاه او سردار نهاده سر به راه او
دیدیم طریق رهسپردن را تابوت به دوش خویش بردن را
(مرحوم محمد رضا آقاسی)