سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منع دانش روا نیست . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
موج
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» برنامه ی بیت مرجعی در نجف

به مناسبت میلاد علی بن موسی ، آقای ما امام رضا (ع)


أوایل ، حضرت امام ، أعیاد  مذهبی را در منزل می نشستند و آقایان خدمت می رسیدند .

بعدا این مراسم را ترک کردند ! ،

از وقتی که خبر آمد در ایران مردم را می گیرند و شکنجه می دهند  ...


(کتاب با خورشیدتا سپیده)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی ( دوشنبه 90/7/18 :: ساعت 11:39 صبح )
»» فلسطین از نهر تا بحر است ، ونه حتی یک وجب کم تر

قسمتی از فرمایشات مهم امام خامنه ای، که دستور العملی بود برای انقلابیون جهان :

* قال الله الحکیم: أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ?39? الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن
دِیَارِهِمْ  بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ
وَمَسَاجِدُ  یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللهِ کَثِیرًا وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ?40?

* فلسطین مسأله‌ی اول در میان همه‌ی موضوعات مشترک کشورهای اسلامی است.

*ظلم و زورگویی روز افزون رژیم صهیونیستی و همراهی برخی حکّام مستبد و فاسد و مزدور
    آمریکا با آن از یک سو، و سر بر آوردن مقاومت جانانه‌ی فلسطینی و لبنانی و پیروزیهای
   معجزه آسای جوانان مؤمن  در جنگ‌های 33 روزه‌ی لبنان و 22 روزه‌ی غزه از سوی دیگر،
    از جمله‌ی عوامل مهمّی بودند که اقیانوس بظاهر آرام ملتهای مصر و تونس و لیبی و
   دیگر کشورهای منطقه را به تلاطم درآوردند.


* این یک واقعیت است که رژیم سراپا مسلّح صهیونیست و مدعی شکست ناپذیری،
   در لبنان درجنگی نابرابر، از مشت گره شده‌ی مجاهدان مؤمن و دلاور، شکست سخت
   و ذلتباری خورد، و پس  از آن در برابر مقاومت مظلومانه و پولادین غزه، بار دیگر شمشیر
    کُند خود را آزمود و ناکام ماند.

*
پادزهر همه‌ی این بازیهای خیانت آمیز تاکنون، روحیه‌ی مقاومت در گروههای اسلامی
  و ملت فلسطین بوده است. آنها به اذن خدا در برابر دشمن ایستادند و همانطور که
  خداوند وعده داده است که: وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُهُ، إِنَّ اللهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ، از کمک و نصرت
    الهی برخوردار شدند. ایستادگی غزه با وجود محاصره‌ی  کامل، نصرت الهی بود؛ سقوط
    رژیم خائن و فاسد حسنی‌ مبارک، نصرت الهی بود؛ پدید آمدن موج پر  قدرت بیداری
    اسلامی در منطقه،‌ نصرت الهی است؛ برافتادن پرده‌ی نفاق و تزویر از چهره‌ی آمریکا
   وانگلیس و فرانسه و تنفّر روز افزون ملتهای منطقه از آنان، نصرت الهی است؛ گرفتاریهای
    پی در پی و بی‌شمار رژیم صهیونیست، از مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی
    داخلی‌اش گرفته تا انزوای جهانی و انزجار عمومی و حتی دانشگاههای اروپائی از آن،
   همه و همه مظاهر نصرت الهی است.

*
امروز رژیم صهیونیستی از همیشه منفورتر و ضعیفتر و منزوی‌تر، و حامی اصلی‌اش آمریکا
از همیشه   گرفتارتر و سردرگُم‌تر است.


* دو نکته را پیشاپیش باید روشن کرد:

اول: اینکه مدّعای ما آزادی فلسطین است، نه آزادی بخشی از فلسطین. هر طرحی که
    بخواهد فلسطین را تقسیم کند، یکسره مردود است. طرح دو دولت که لباس حق به
   جانبِ « پذیرش  دولت فلسطین به  عضویت سازمان ملل » را بر آن پوشانده‌اند، چیزی
   جز تن دادن به خواسته‌ی  صهیونیستها یعنی « پذیرش دولت صهیونیستی در سرزمین
    فلسطین » نیست. این به معنی  پایمال کردن حق ملت فلسطین، نادیده گرفتن حق 
  تاریخی آوارگان فلسطینی، و حتی تهدید حق  فلسطینیان ساکن سرزمینهای 1948 است.
    به معنای باقی ماندن غده‌ی سرطانی و تهدید دائمی  پیکره‌ی امت اسلامی، مخصوصاً
    ملتهای منطقه است. به معنای تکرار رنجهای دهها ساله و پایمال کردن خون شهدا است.
   هر طرح عملیاتی باید بر مبنای اصل: « همه‌ی فلسطین برای همه‌ی مردم فلسطین »
    باشد.   فلسطین،  فلسطینِ « از نهر تا بحر » است، نه حتی یک وجب کمتر.

نکته‌ی دوم: آن است که برای دستیابی به این هدف والا، کار لازم است نه حرف؛ جدی بودن
    لازم است نه کارهای نمایشی؛ صبر و تدبیر لازم است نه رفتارهای بی‌صبرانه و دچار تلوّن.
   باید به افقهای دور نگریست و قدم به قدم با عزم و توکّل و امید به پیش رفت. دولتها و ملتهای
    مسلمان، گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان و دیگر کشورها، هر یک میتوانند نقش و
    سهم خود از این مجاهدت همگانی را  بشناسند و باذن‌ الله جدول مقاومت را پر کنند.

* ما نه جنگ کلاسیک ارتشهای کشورهای اسلامی را پیشنهاد میکنیم، و نه به دریا ریختن
   یهودیان  مهاجر را، و نه البته حکمیّت سازمان ملل و دیگر سازمانهای بین‌‌المللی را. ما همه
    پرسی از ملت  فلسطین را پیشنهاد میکنیم. ملت فلسطین نیز مانند هر ملت دیگر حق دارد
   سرنوشت خود را تعیین  کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند. همه‌ی مردم اصلی فلسطین
   از مسلمان و مسیحی و یهودی ـ  نه مهاجران بیگانه ـ در هر جا هستند؛ در داخل فلسطین،
    در اردوگاهها و در هر نقطه‌ی دیگر، در یک همه پرسی عمومی و منضبط، شرکت کنند و نظام
    آینده‌ی فلسطین را تعیین کنند. آن نظام و دولت برآمده از آن پس از استقرار، تکلیف
   مهاجران غیر فلسطینی را که در سالیان گذشته به این کشور  کوچ کرده‌اند، معین خواهد کرد.
    این یک طرح عادلانه و منطقی است که افکار عمومی جهانی آن را به درستی درک میکند
    و میتواند از حمایت ملتها و دولتهای مستقل برخوردار شود.

* مهمترین رکن حمایت از ملت فلسطین، قطع پشتیبانی از دشمن غاصب است، و این
    وظیفه‌ی بزرگ دولتهای اسلامی است. اکنون پس از به میدان آمدن ملتها و شعارهای 
   قدرتمندانه‌ی آنان بر ضد رژیم  صهیونیست، دولتهای مسلمان با چه منطقی روابط
   خود با رژیم  غاصب را ادامه میدهند؟ سند صداقت دولتهای مسلمان در جانبداریشان از
   ملت فلسطین، قطع روابط آشکار و پنهان سیاسی و اقتصادی  با آن رژیم است. دولت‌هایی
   که میزبان سفارتخانه‌ها  یا دفاتر اقتصادی صهیونیستهایند نمیتوانند مدّعی دفاع از فلسطین
   باشند و هیچ شعار ضد صهیونیستی از سوی آنان، جدی و واقعی تلقی نخواهد شد.

 

 * رئیس جمهور آمریکا میگوید که امنیت اسرائیل خط قرمز اوستحضار گرامی و برادران و
   خواهران  عزیز بدانید این خط قرمز اوباما و امثال او به دست ملت‌های به پا خواسته‌ی مسلمان
   شکسته  خواهد شد. آنچه رژیم صهیونیست را تهدید می‌کند، موشکهای ایران یا گروه‌های
   مقاومت نیست   تا در برابر آن سپر موشکی در اینجا و آنجا به پا کنند؛‌ تهدید حقیقی و بدون
  علاج، عزم راسخ مردان  و زنان و جوانانی در کشورهای اسلامی است که دیگر نمیخواهند آمریکا
    و اروپا و عوامل دست  نشانده‌شان بر آنان حکومت و تحکم و آنان را تحقیر کنند.

    البته آن موشکها هم هرگاه تهدیدی از سوی دشمن بروز کند وظیفه‌ی خود را انجام خواهند داد.

     فاصبر ان وعد الله حق ولا یستخفنّک الذین لا یوقنون.

    والسلام علیکم و رحمة‌ الله



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی ( دوشنبه 90/7/11 :: ساعت 12:0 عصر )
»» برای شهیده ی حجاب ، مروه شربینی

شهادت از جنس دخترانه


با تو می گویم مروه ی نجیب
تا این زمان نمی دانستم شهادتی باشد
که فقط خاص ماست ، مال ما ...
دخترانه ی دخترانه .
نمی دانستم همین چادر و روسری که هر روز
در مواجهه ی با غیر سر می کنیم ،
شهادت ساز است ،
مثل ایمان ، مثل عقیده ، مثل طرز تفکر .
از امروز به چادرم به گونه ای دیگر نگاه خواهم کرد .
چادرم را مثل ایمان و عقیده ام حفظ خواهم کرد .
تلاشم را خواهم کرد ... تو دعا کن برای ما !
مروه ی قهرمان !
حالا میفهمم معنی آن جمله را
که پیر دوست داشتنی و فرزانه مان می گفت :

قر آن کریم انسان ساز است و زن نیز ...



مروه شربینی به علت داشتن حجاب ،
مورد توهین و تهدید یک جوان نژاد پرست در شهر سدن آلمان قرار گرفته بود . بعد از شکایت و
حضور در دادگاه ، مورد حمله ی وحشیانه ی متهم قرار گرفت و در برابر چشم قاضی ، کارمندان ،
همسر و فرزند خردسال خود ، به طرز فجیعی با 18 ضربه ی چاقو ، در حالی که باردار بود ، به
قتل رسید.
و به شهیده ی حجاب معروف شد .

                              (منبع : نشریه ی پرنیان)


بعد التحریر:
آری هنوز هم برای شهادت راهی هست ، شهادت مرد وزن نمی شناسد ، شهادت فقط عاشقان
را می شناسد ،
و تو مروه شربینی را می شناسی ؟



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی ( پنج شنبه 90/7/7 :: ساعت 6:48 صبح )
»» جنگ ما گنج است

به مناسبت فرا رسیدن سالگرد شروع تجاوز رژیم بعث خبیث به خاک ایران :

قطعه ای از منشور همیشه زنده ی ، روحانیت :

هر روز ، ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه ی صحنه ها از آن بهره جسته ایم "
ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ایم ، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را
در جنگ ثابت نموده ایم " ما در جنگ پرده از چهره  تزویر جهانخواران کنار زدیم  "
ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته ایم " ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که
  باید روی  پای خودمان بایستیم  " ما در جنگ أبهت  دو أبر قدرت شرق و غرب را شکستیم "
ما در جنگ ریشه های انقلاب پر بار اسلامی مان را محکم کردیم " مادر جنگ حس برادری و
وطن دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم " ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم
منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و أبر قدرتها سالیان سال می توان مبارزه کرد "
جنگ ما کمک به أفغانستان را به دنبال داشت " جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت "
جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند .

                                              تکبیییییییر

جنگ ما  بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت " تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما
از رشد آنچنانی بر خوردار شد و از همه ی این ها مهم تر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو
جنگ تحقق یافت " همه ی اینها از برکت خونهای پاک شهدای عزیز هشت سال نبرد بود "
همه ی اینها از تلاش مادران و پدران و مردم عزیز ایران در ده سال مبارزه با امریکا و غرب و شوروی
و شرق نشأت گرفت " جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست  " جنگ ما جنگ فقر و
غنا بود " جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد . چه کوته نظرند
  آنهایی که خیال می کنند جون ما در جبهه به آرمان نهایی نسیده ایم ، پس شهادت و رشادت و
ایثار و از خود گذشتگی و صلابت بی فایده است !
در حالی که صدای اسلام خواهی آفریقا از جنگ
هشت ساله ی ماست ، علاقه به اسلام شناسی مردم در امریکا واروپا و آسیا و افریقا یعنی در کل
جهان از جنگ هشت ساله ماست .....

روح الله الموسوی الخمینی ، اسفند 67 .

                     ای جنگ چه شد که قهر کردی، در کام امام زهر کردی ؟

                   ای مرز میان مرد و نامرد              گر مرد رهی دوباره برگرد



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی ( جمعه 90/7/1 :: ساعت 5:47 عصر )
»» حمزة بن عبد المطلب بهترین عموی محمدبن عبدالله ص

شناسنامه :

_ حمزه بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف
_ عموی رسول الله ص

_ پدر حمزه :عبد المطلب ، بزرگ مکه که قبل از اسلام هرگز قمار بازی نکرد ، بت پرستی ننمود
و می گفت : أنا علی دین ابراهیم ع .

خواهران حمزة : عاتکه ، صفیه و ...


حمزة مردی نترس :

مشرکان شکمبه شتری را به روی پیغمبر ریختند ، رسول الله جریان را برای عمویشان ابوطالب تعریف
کردند ، ابوطالب حمزة را طلبیدو شمشیر به دست گرفت و به حمزة گفت : شکمبه بردار .
آنگاه نزد مشرکان رفتند و ابوطالب به حمزة گفت : شکمبه را بر سبیل این مشرکان بمال . حمزة
باکمال نترسی این کار را کرد . سپس ابوطالب رو کرد به رسول خدا و گفت : مقام و ارزش تو نزد ما
این طور است .

حمزة مردی با غیرت:

روزی أبوجهل هرچه خواست به رسول الله گفت ،از حرف های رکیک ، جریان به گوش حمزة رسید ،
از شکار که برگشت رفت پیش أبوجهل و با کمان خود چنان بر سر ابو جهل کوبید که سر او شکافته
شد و زخم بزرگی برداشت ، سپس گفت : آیا به محمد ناسزا می گویی ، با این که من در دین او
هستم ؟ اگر عرضه داری آن ناسزاها را به من بگو .


_ حمزة پرچمدار نخستین غزوه (غزوه ابواء) و فرمانده نخستین سریه (سریه حمزه ، (جنگ هایی که
شخص پیغمبر حضور نداشتند) ) بود ] از طرف رسول خدا .

_ در جنگ بدر با دو شمشیر می جنگید .


 رسول خدا تلقین دهنده حمزة :

شب شهادت حمزة سید الشهدا ، رسول خدا او را طلبید و پرسید اگر خدا را دیدی و از تو در مورد شریعت
پرسیدند چه می گوییی؟ حمزه گریه کرد و گفت مرا آگاه کن ، رسول خدا گفتند: شهادت بده که خدا یکی
است و من رسول خدا هستم و بهشت و جهنم و صراط و میزان حق است  و گواهی بده که امامان نسل
علی و حسن و حسین ع امامان  بعد از من هستند ، و گواهی بده که فاطمه سرور زنان دو جهان است .

حمزه گفت : گواهی دادم .

_ هند همسر ابو سفیان و مادر معاویة  ،وحشی را که  غلامی قوی هیکل بود تحریک کرد به قتل محمد و
علی و حمزة ، وحشی گفت از قتل محمد معذورم چرا که طرفدارانش نمی گذارند و از کشتن علی معذورم
چون توان مقابله با او را ندارم ، اما قول می دهم حمزة را بکشم . که با نامردی از دور نیزه ای پرت کرد و
حمزة را به شهادت رساند. بعد از شهادت حمزه  هند ملعونه جگر حمزة را از رو ی بغض در آورد به دهان
گرفت اما جگر در دست او تبدیل به سنگ شد و نتوانست بخورد .

_ از اعضای بدن حمزة گردنبند ساختند ....

_ عن رسول الله : من زارنی و لم یزر عمی حمزة فقد جفانی .
هرکس مرا زیارت کند و عمویم حمزه را زیارت نکند به من جفا و بی مهری کرده است .

عن الامام الباقر ع : بر پایه های عرش نوشته شده :
      ان حمزة أسد الله و أسد رسوله و سید الشهدا



السلام علیه یوم ولد و یوم أستشهد و یوم یبعث حیا ....






نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی ( جمعه 90/6/25 :: ساعت 2:7 عصر )
»» بعد از شهدا با (انقلاب) چه کرده ایم ؟

متن پیش رو، نوشته ای است که در شماره پنجم نشریه عطش(مهر 89) درج شده است :

بعد از شهدا با( انقلاب) چه کرده ایم ؟

قصد دارم از خیابانی برایت بگویم که خیابانی است بهشتی ، و مانند بهشتی به خاطر بهایش بهشتی
شده نه به خاطر بهانه . خیابانی که عمرش از همه ی ماها بیشتر است حتی از امام ره ، و بالاتر از آن
مقامش هست که از همه ی مقاتل شهدای جنوب و غرب و هر جای دیگر بالاتر است.
اما اگر علت إدعاهایم را بخواهی خواهم گفت که این امام ره و سربازان قنداقی امام بودند که نوجوانانی
شدند آبدیده ، ودر مکتب امام ، درس آموخته و آماده ی جانبازی شدند در همین خیابان که بعدها از
خون جوانان وطن ، از آن لاله روئیده است .خیابانی که شاهد عروج شهدایی بوده که با خونشان درخت
تنومند انقلاب را آبیاری کردند تا این شجره ی طوبی رشد کند وبعدها در هشت سال دفاع مقدس
همت ها و باکری ها فقط ،  از این شجره ی طوبی حفاظت کردند.
والسابقون السابقون اولئک المقربون ... وقتی مقام قرب این شهیدان نزد خداوند متعال بالا باشد ، مقتل
آنان مقامی بالاتر از دیگر مقاتل دارد و از همین جاست که ارزش این خیابان بهشتی که شاید روزانه بارها
آن را پیموده ای، برای به دست آوردن مادیات ،روشن می شود . خیابانی که که در آن امام موسی صدرها
پرورش یافتند که هرکدام در نقطه ای از جهان حماسه ها آفریدند . می دانی امام موسی صدر رهبر محبوب
شیعیان لبنان پرورش یافته همین خیابان است ؟ وقتی کسی در این خیابان پرورش یابد یقینا در لبنان
انقلابی به پا خواهد کرد و هنوز هم که هنوز است مردم لبنان از غم دوری امامشان می سوزند و به دنبال
آزادی امامشان از چنگال جنایت کاران هستند .
راستی از حاج احمد متوسلیان چه خبر ؟شاید بگویی چه ربطی داشت به این خیابان ولی چه کنم که
هر کجا نام لبنان می آید یاد حاج احمد می افتم ، نا سلامتی سید عباس موسوی ، عماد مغنیه و نواده ی
روح الله سید حسن نصر الله از شاگردان برادر احمد بودند و مردم لبنان از لباس پاسداری نیروهای برادر احمد
شفا می گرفتند ، چرا  به هر بهانه ای نام او را وسط نکشم؟
لبنان شاخه ای است پر برگ و بار از شجره ی طوبی انقلاب اسلامی که باغبانش امام خمینی ره با خون
جوانان همین خیابان آن شجره ی طوبی را آبیاری کرد و الآن در خون همه ی جوانان لبنان خون جوانان شهر
خون و قیام جریان دارد . این جوانان همین خیابان بودند که بیش از 30 سال پیش با آبیاری شجره  انقلاب
برای امروز شاخه های این شجره ، کاروان آزادی فرستادند .

باز هم می خواهی از مقام این خیابان برایت بگویم ؟ اگر بگویم این خیابان بین الحرمین است، باز می پرسی
چرا این خیابان بهشتی است ؟ مگر نمی بینی در یک سو گنبد حرم ولی نعمتمان  بی بی معصومه س
می درخشد و در طرف دیگر حرم شهدای والا مقام ؟ اگر باز هم شک داری بگو برایت بگویم که 30 سال
است این خیابان قدم های عزاداران حسینی را بوسیده است و نه تنها بوسه زدن که با آن مقام والایش
خود را فرش راه عزاداران می داند ، 30 سالش را من می دانم شاید بیش تر باشد .
خیابانی که حاج آقای متمسکی برایم گفته از مبارزات مبارزان آن در روزهای انقلاب که چگونه با پیچیدن پارچه
بر دور قنبیتی ، آن را پرت کردند طرف نیروهای پلید ساواکی و ساواکی ها به خیال اینکه  این محموله ،
بمبی است پا به فرار گذاشته بودند  ، آری قنبیت شهر خون و قیام برای خودش کسی است ، از رگ هایش
غیرت می جوشد و آرام و قرار ندارد  برای مبارزه .
باید این سؤال را بپرسم که آیا حاج  آقای متمسکی را می شناسی ؟ اگر به غیرتت بر خورد که این مرد روزگار
را چرا نمی شناسی ، سری به مسجد أمیر المؤمنین  ع در خیابیان دور شهر بزنی از هر کس سؤال کنی او
را می شناسد ، این من و تو هستیم که قدر نشناسیم .آیا تا به حال از خود نپرسیده ای که این خیابان با
آن مقام و جایگاهش چرا تا کنون از انقلاب چیزی در خواست نکرده است ؟ وامی، سرمایه ای ....
خالصانه کار کرده است بی ریا و بی ادعا و فقط بعد از انقلاب یک درخواست داشت که آسفالتش را عوض
کنند . نه به خاطر خودش بلکه به خاطر پاهای برهنه ی دسته های عزاداری .
آنقدر این خیابان فضائل دارد که می ترسم مجبور شوم کتاب فضائلی برایش بنویسم . عیبی ندارد ،در این زمان
که هر کس از فضائل خودش می نویسد ما را فضائل تو بس است انقلاب .بعضی از مسؤولین به اندازه ی یکی
از کوچه های این خیابان به انقلاب خدمت نکردند ولی خیابان خیابان، برج می سازند تا روی برج میلاد را که
افتخار ملی است کم کنند . کسی در فکر تو نیست انقلاب که روی تو را کم کند ، تو که ادعایی نداری .
ادعا من دارم که می گویم بسیجی هستم اما حرمت تو را نگاه نمی دارم . پر ادعا منم که در همسایگی تو
(برادرت إرم را می گویم) قوم دجال به نائب امام زمانم توهین کردند و من از غصه نمردم و حیاتی ننگین دارم .
کجایی برادر احمد ؟ نپرس که چرا دوباره جای حاج احمد را وسط کشیدم که أعصاب ندارم جوابت را بدهم
بپرس  چرا  سکوت نمودم ؟ چرازنده ماندم ؟ چون من از لاله هایی نبودم که از خون جوانان وطن روئیده اند ،
من از نخاله هایی بودم که از بین لباس های تنگ و خفت باری که بی وطنان برایم دوختند روئیده ام .

انقلاب می بینی با ساکنت چه کرده اند؟ چرا آرامی ؟ چرا مرا در خود فرو نمی بری ؟ چرا تا به حال  مثل
خیابان های تهران نشست نکرده ای و از ابتدا تا به حال چون مرد ایستاده ای ؟

آری انقلاب ای خیابانی که سر انجام بین قبور مطهر شهدای والا مقام گلزار شهدا و شهدای عظیم القدر
شیخان دفن شده ای ، اگر شهدا را واسطه  کنم مرا می بخشی ؟ ...

وعده ما ،  بهشت برین ،  شهر خون وگلاب  ،  خیابان انقلاب  .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی ( پنج شنبه 90/6/17 :: ساعت 8:53 صبح )
»» زلزله انقلاب

متنی که در پیش رو دارید ، نوشته ای است حول قیام های دول عربی ، که در اردیبهشت ماه،
درشماره هفتم نشریه عطش درج شده بود :

زلزله انقلاب

12 بهمن 57 است و قطعه ی 17 بهشت زهرا س ، در طرفی ، مردم با شور و شعف در محوطه
و خیابان های  اطراف جمع شده اند و منتظر صحبت های حضرت روح الله .....
و در این طرف مردی با محاسن سفید که خاک تبعید بر صورت نورانی اش نشسته ، با دلی آرام
و قلبی مطمئن به یاری خداوند متعال فریاد می زند :"من دولت تعیین میکنم ، من تو دهن این
دولت می زنم ، من دولت تعیین میکنم من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم ....

وحال خود را در سال 90 می بینی و در خیابان های مصر و بحرین و لیبی، فریادی میشنوی که
تو را به ایام سال 57 می برد:         الشعب یرید،  اسقاط النظام
نمی دانم با چه عبارتی توصیف کنم این درایت و دور اندیشی امام خامنه ای را که در خرداد ماه
سال 69 فرمودند : امروز یک عصر و یک دوران جدید به وجود  آمده است ، دوران جدید را باید
دوران امام خمینی  ره نامید (13/3/69) ، وسال 78 را به سال امام خمینی ره نام گذاری کردند .

هرچند این خواب ملت های اسلامی که الآن به بیداری اسلامی منجر شده چند زمستانی طول
کشید ، در حالی که حضرت امام 30 سال پیش ، نسخه ی قیام آن ها را پیچیده بود و ... .
اما  به فضل خداوند این بیداری محقق شده و بعد سی سال فریادهای مردم مسلمان تبدیل به
سونامی شده و در حال نزدیک شدن به سواحل کاخ سفید می باشد .
این روزها زلزله ی عضیم ژاپن تحت الشعاع  زلزله ی با عضمت تری قرار گرفته که آن زلزله ،
از پس لرزه های زلزله ی بهمن 57 می باشد  ،
اذا زلزلت دول الغربی   ،  همه ی اذهان متوجه می شود به بیت رهبری ، کارشناسان و متخصصان
بیان کرده اند که: کانون زلزله های اخیر و زمان اوج گرفتن آنها ، تهران، و مصادف با خواندن  خطبه ای
عربی توسط مقام بلند پایه ی ایرانی است . با توجه به پیش بینی های غلط و غافلگیری متخصصان
ما ، این زلزله محققین ما را به کابوس های سال 57 برد .

اما این که سر انجام این قیام ها به چه امری منجر می شود و سر از کجا در می آورد معلوم، نیست
اما آنچه که قطعی است این است که این قیام ها خاموش شدنی نیست و هر چه غرب دست و پا
بزند ، نمی تواند این آتش استکبار ستیزی را خاموش کند. . چه زیبا فرمودند امام خامنه ای که :
مطمئنا این بیداری  مردم به نتیجه خواهد رسید ، همچنان که تا امروز ، تا این ساعت ، در نقاطی به
نتیجه رسیده است . عزم مردم ، ایمان مردم ، آمادگی مردم برای فداکاری ، هر چه بیشتر ادامه پیدا
کند ، احتمال پیروزی آنها بیشتر خواهد شد .

در این میان باید دید وظیفه ی بسیجیان جهان اسلام در کل کشورهای اسلامی خصوصا در کانون
زلزله که ایران باشد  چیست ؟
آنچه که از اندکی تفکر و مشاهده ی معضلات این قیام ها به نظر می رسد ، نبود برنامه ای منسجم
برای ادامه ی قیام ها و عدم انسجام نیروهای مسلمان و نبود گفت و گو میان مسلمانان کشورها و
معضل رهبری این قیام هاست . آنچه از دست ما بر می آید برای رفع این مشکلات و کمک به برادران
مجاهدمان آن است  که مقداری از وقت خود را اختصاص دهیم به تعامل  اطلاعات و گوش زد کردن 
بعضی مسائل به جوانان آن مرز و بوم است که حجت الاسلام علیرضا پناهیان در صحبتی به خوبی
به این نکته اشاره کردند .
گسترش سیره ی امام روح الله و عکس العمل های آن حکیم جمارانی  در مشکلات و معضلات مختلف
و در بحبوحه ی تثبیت شدن انقلاب اسلامی ، کمک بزرگی می کند به این جوانانی که تشنه ی
الگویی هستند برای ادامه ی قیام ها .
کمک های مادی و فکری مسلمانان می تواند کمک بسیاری کند به مصادره نشدن این انقلاب ها ،
توسط کشورهای غربی ، باید جلوگیری کرد از این آفت  که دول غربی باسوار شدن بر موج قیام های
دول عربی این سیل خروشان را به مقصد مورد نظر خود هدایت کنند و این مهم جز با تلاش من وتو
و جوانان عرب محقق نخواهد شد .

همه ی این مسائل و راه کارها باید عملی شود اما نباید حمایت معنوی ما از این  قیام ها و مسلمانان
تحت ظلم فراموش شود .  الدعا سلاح المؤمن  ، ای بسیجی سلاح خود را به دست گرفته ای  ؟

برای اثبات مسلمانیمان هم که شده باید در جواب در خواست های کمک مردم بی دفاع کشورها، صدا
برآوریم و هر چه فریاد داریم بر سر مستکبرین جهان خوار بکشیم و با دست های به سوی خدا بلند
شده ، طلب کنیم پیروزی آنها را .  ان تنصرو الله  ینصرکم .

بعد التحریر:
نمیدانم وقتی خبر دستگیری شاعره ی بحرینی ، آیات القرمزی را شنیدی ، که توسط آ ن خبیثان ،
مورد شکنجه و ...... قرار گرفت ، چه حالی پیدا کردی ، یا وقتی از گوینده ی اخبار ساعت 14
شنیدی که نظامیان بعد از حمله به مدارس دخترانه ..... ، چقدر فریاد کشیدی و سوختی و عرق
شرم ریختی اما می دانم که این روز ها ، بابای مارا ،  حالی دیگر است ..... 

  آجرک الله یا بقیة الله  .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی ( شنبه 90/6/12 :: ساعت 12:58 صبح )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

در محضر علما
نقل خودم نیست، نقل وطن فروشیه
چند نکته مهم در مورد زیارة اباعبدالله الحسین علیه السلام
سیانور اثری فاخر از بهروز شعیبی
تحول خواهی، باید ها و نبایدها
منادی تحول در حوزه
ایستاده در غبار، نقطه شروعی موفق!
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 8
>> بازدید دیروز: 53
>> مجموع بازدیدها: 132756
» درباره من

موج

» فهرست موضوعی یادداشت ها
آقا[22] . امام[18] . شعر[8] . فتنه[6] . نقد فیلم[6] . بسیج جهانی اسلام[6] . حجاب فاطمی[5] . حاج احمد پناهیان[4] . حضرت علامه مصباح یزدی[4] . انتخابات[3] . آیت الله بهجت و سیاست[3] . عطش[3] . گلزار ،شهدا[3] . مرحوم آقاسی[3] . منشور روحانیت[3] . حضرت بابا عج[2] . شهدا[2] . أردوهای جهادی و سفرهای تبلیغی[2] . تحول[2] . تحول حوزه[2] . کتاب ،رمان[2] . وهابیت[2] . حاج حسین کاجی . حمزة سید الشهدا . درس اخلاق . دوکوهه . زیارة الاربعین . أبوالفضل سپهر . آیت الله صاحب الزمانی . تحصن . شهیده ی حجاب . حضرت زهرا . علامه میرحامدحسین . علما . فیلم . موج سرخ . مولاحسن علیه السلام . محمدرضاحکیمی . وحدت اسلامی . ورزش .
» آرشیو مطالب
تیر 1389
مرداد 1389
مرداد 89
تابستان 89
پاییز 89
زمستان 89
بهار 90
تابستان 90
پاییز 90
زمستان 90
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
بهار 92
بهار 95
تابستان 95

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
جوان ایرانی
قطعه 26
مازیاربیژنی
هیأت محبین أهل بیت
محک نقد
یازینب س
حسین شریعتمداری
وحید یامین پور
سردارسعیدقاسمی
وحید جلیلی
انصارالمهدی
مقر707
حافظ هفت

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب