حاجي!عكس كيبورد و انگشتاتو بذار توي وبلاگت ماچ كنيم. فكر كردي فقط خودت عاشقي و صبح آواره خيابونايي برا ديدن....اتفاقا ماهم با چند تا از رفقا 4روزنماز صبحمونو بالاي كوه خضر خونديم اما مثه اينكه آقا فهميده بود ما اونجاييم و خواست باهامون شوخي كنه،واسه همين نيومد...البته اومدن كه در مورد آقا معنا نداره چون ما قائل به مكان دار بودن اين پديده الهي نيستيم(رضا امير خاني درداستان سيستان مي نويسد:مومن در هيچ چارچوبي نميگنجد!)
ضمنا فكر كنم علي بن جعفر عليهما السلام هم به داشتن چنين فاميلي افتخار ميكنه!مگه شك داري!؟
با انتقاد به حوزه بازبان تكراررررررررررر به روزم
کجايي؟
سلام اخوي
يادداشت زيبايي بود و انچه از دل برايد لاجرم بر دل نشيند
التماس دعاي فرج