• وبلاگ : موج
  • يادداشت : چه زيبا قدم بر مي داري...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    حاجي!عكس كيبورد و انگشتاتو بذار توي وبلاگت ماچ كنيم. فكر كردي فقط خودت عاشقي و صبح آواره خيابونايي برا ديدن....اتفاقا ماهم با چند تا از رفقا 4روزنماز صبحمونو بالاي كوه خضر خونديم اما مثه اينكه آقا فهميده بود ما اونجاييم و خواست باهامون شوخي كنه،واسه همين نيومد...البته اومدن كه در مورد آقا معنا نداره چون ما قائل به مكان دار بودن اين پديده الهي نيستيم(رضا امير خاني درداستان سيستان مي نويسد:مومن در هيچ چارچوبي نميگنجد!)

    ضمنا فكر كنم علي بن جعفر عليهما السلام هم به داشتن چنين فاميلي افتخار ميكنه!مگه شك داري!؟

    با انتقاد به حوزه بازبان تكراررررررررررر به روزم

    پاسخ

    تنها چارچوبي كه اين مومن در آن مي گنجد قلب ماست...
    سلام آقا مهدي
    خوبي ايشالا
    کلاس نويسندگي تشريف بردي يا نه؟
    ببخشيد دير سر زدم فراموش کرده بودم
    پاسخ

    عليك سلام، جدي پيگير شدم و رفتم اما وقتش مناسب نبود.«خدا ببخشه» يامهدي
    سلام.
    با "شهر فرنگ اين شهر قشنگ در ميدان کاج بر پا شد."
    بروزم.
    يا علي سيد علي.
    + محمدحمله دار 

    کجايي؟

    سلام اخوي

    يادداشت زيبايي بود و انچه از دل برايد لاجرم بر دل نشيند

    التماس دعاي فرج

    پاسخ

    الهي بزينب س عجل لوليك الفرج...
    سلام، سلام بنده را به حضرت آقا برسان، اينجا در تهران دود و هواي آلوده حتي نفس آقا را هم به ما نمي رساند اينجا مردم آنقدر به دنبال دنيا مي دوند که کمتر کسي در روز ياد آقا مي کند. اينجا آقا خيلي تنهاست، آنجا به آقا قوت قلب بدهيد تا وقتي دوباره به مرکز تنهايي هايش برمي گردد دلش غصه اي نداشته باشد. بنده حاضرم قدوم شما را که به ديدارش شتافت ببوسم.
    پاسخ

    هر چه داريم از آقاست، اوست كه به ما آبرو داد،و با تكان دادن دستش تمام غصه هاي ما را تبديل به شادي نمود. واين كه كسي به اين كلبه سري ميزند از بركت نام اوست،«قدم بر چشمان ما نهاديد با حضورتان»