قسمت دوم و آخر از خلاصه منشور روحانیت را تقدیمتان می کنم ، یقین داشته باشید
که از خواندن این متن پشیمان نخواهید شد، جرا که سخنان من نیست،
سخنان "آن مرد بزرگ" است .
*آنقدر اسلام ازاین مقدسین روحانی نما ضربه خورده است،از هیچ قشر دیگر نخورده است
و نمونه بارزآن مظلومیت وغربت امیرالمؤمنین علیه السلام که در تاریخ روشن است .
بگذارم و بگذرم و ذائقه ها رابیش از این تلخ نکنم.ولی طلاب جوان باید بدانند که پرونده ی
تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه ی مقدس مآبی و دین فروشی عوض شده است.
*با این که در کشور ما در اجرای عدالت بین روحانی و غیرآن امتیازی نیست ، ولی وقتی
با متخلفی از روحانیت خوش سابقه یا بد سابقه برخورد شرعی و قانونی و جدی می شود،
فورا باندها فریاد می زنند که چه نشسته اید ، جمهوری اسلامی می خواهد آبروی روحانیت
را ببرد.اگر احیانا کسی مستحق عفو بوده و بخشیده شود تبلیغ می کنند که نظام به
روحانیت امتیاز بی جا می دهد .
*امروز هیچ دلیل شرعی و عقلی وجود ندارد که اختلاف سلیقه ها و برداشت ها و حتی
ضعف مدیریت ها دلیل به هم خوردن الفت و وحدت طلاب و علمای متعهد گردد .
*در یک تحلیل منصفانه از حوادث ده سال پس از پیروزی باید عرض کنم که انقلاب
اسلامی ایران در اکثر اهداف و زمینه ها موفق بوده است و به یاری خداوند بزرگ در هیچ
زمینه ای مغلوب و شکست خورده نیستیم .
*هر روز، ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم .
ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودیم .
*جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت ، جنگ ما موجب شد که تمامی
سردمداران نظام های فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند.
*جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست ، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود،
جنگ ماجنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ ازآدم تاختم زندگی وجود دارد.
چه کوته نظرنند آنهایی که خیال می کنند چون ما در جبهه به آرمانهایی نرسیده ایم ،
پس شهادت و رشادت و ایثار و از خود گذشتگی و صلابت بی فایده است ! در حالی
که صدای اسلام خواهی آفریقا از جنگ هشت ساله ماست ، علاقه به اسلام
شناسی مردم در آمریکا و اروپا و آسیا و آفریقا، یعنی در کل جهان، از جنگ
هشت ساله ماست .
*آنها که در تو فان پانزده سال مبارزه قبل از انقلاب و ده سال حوادث کمر شکن بعداز
انقلاب نه غصه مبارزه و نه غم جنگ و اداره کشور را خورده اند ونه از شهادت عزیزان
متأثر شده اند وبا خیالی راحت و آسوده به درس ومباحثه سرگرم بودند می توانند
در آینده پشتوانه ی انقلاب اسلامی باشند ؟ راستی شکست هر جناحی از علما و
طلاب انقلابی و روحانیون و روحانیت مبارز و جامعه مدرسین ، پیروزی چه جناحی وچه
جریانی را تضمین می کند ؟جناحی که پیروز شود یقینا روحانیت نیست و اگر آن جناح
الزاما به روحانیت رو آورد ، راستی به سراغ کدام قشر و تفکر از روحانیت می رود ؟
*هیچ گاه نگران مباحثات تند طلبگی در فروع و اصول فقه نبوده ام ولی نگران تقابل
و تعارض جناح های مؤمن به انقلابم که مبادا منتهی به تقویت جناح رفاه طلب
بی درد و نق بزن گردد.
*مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد.برای مردم و جوانان و حتی عوام هم
قابل قبول نیست که مرجع و مجتهدش بگوید من در مسائل سیاسی اظهار نظر نمی کنم .
*ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند
که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی
بوده است یا خیر؟ و نتیجه گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است
وبازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفته اند ،پس باید خامی نکنیم و از کنا
ر اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم .
*روحانیون و علماوطلاب باید کارهای قضایی و اجرایی را برای خودد یک امر مقدس و یک
ارزش الهی بدانند و برای خود شخصیت و امتیازی قائل بشوند که در حوزه ننشسته اند
بلکه برای اجرای حکم خدا راحتی حوزه را رها کرده و مشغول به کارهای حکومت اسلامی
شده اند . اگر طلبه ای منصب امامت جمعه و ارشاد مردم یا قضاوت در امور مسلمین را
خالی ببیند و قدرت اداره هم در او باشد و فقط به بهانه ی درس و بحث مسئولیت نپذیر
د ویا دلش را فقط به هوای اجتهاد ودرس خوش کند ، در پیشگاه خداوند بزرگ یقینا
مؤاخذه می شود و هرگز عذر او موجه نیست .
(روح الله الموسوی الخمینی /3 اسفند 67 )