به مناسبت فرا رسیدن سالگرد شروع تجاوز رژیم بعث خبیث به خاک ایران :
قطعه ای از منشور همیشه زنده ی ، روحانیت :
هر روز ، ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه ی صحنه ها از آن بهره جسته ایم "
ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ایم ، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را
در جنگ ثابت نموده ایم " ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم "
ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته ایم " ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که
باید روی پای خودمان بایستیم " ما در جنگ أبهت دو أبر قدرت شرق و غرب را شکستیم "
ما در جنگ ریشه های انقلاب پر بار اسلامی مان را محکم کردیم " مادر جنگ حس برادری و
وطن دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم " ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم
منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و أبر قدرتها سالیان سال می توان مبارزه کرد "
جنگ ما کمک به أفغانستان را به دنبال داشت " جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت "
جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند .
تکبیییییییر
جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت " تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما
از رشد آنچنانی بر خوردار شد و از همه ی این ها مهم تر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو
جنگ تحقق یافت " همه ی اینها از برکت خونهای پاک شهدای عزیز هشت سال نبرد بود "
همه ی اینها از تلاش مادران و پدران و مردم عزیز ایران در ده سال مبارزه با امریکا و غرب و شوروی
و شرق نشأت گرفت " جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست " جنگ ما جنگ فقر و
غنا بود " جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد . چه کوته نظرند
آنهایی که خیال می کنند جون ما در جبهه به آرمان نهایی نسیده ایم ، پس شهادت و رشادت و
ایثار و از خود گذشتگی و صلابت بی فایده است ! در حالی که صدای اسلام خواهی آفریقا از جنگ
هشت ساله ی ماست ، علاقه به اسلام شناسی مردم در امریکا واروپا و آسیا و افریقا یعنی در کل
جهان از جنگ هشت ساله ماست .....
روح الله الموسوی الخمینی ، اسفند 67 .
ای جنگ چه شد که قهر کردی، در کام امام زهر کردی ؟
ای مرز میان مرد و نامرد گر مرد رهی دوباره برگرد
قسمت دوم و آخر از خلاصه منشور روحانیت را تقدیمتان می کنم ، یقین داشته باشید
که از خواندن این متن پشیمان نخواهید شد، جرا که سخنان من نیست،
سخنان "آن مرد بزرگ" است .
*آنقدر اسلام ازاین مقدسین روحانی نما ضربه خورده است،از هیچ قشر دیگر نخورده است
و نمونه بارزآن مظلومیت وغربت امیرالمؤمنین علیه السلام که در تاریخ روشن است .
بگذارم و بگذرم و ذائقه ها رابیش از این تلخ نکنم.ولی طلاب جوان باید بدانند که پرونده ی
تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه ی مقدس مآبی و دین فروشی عوض شده است.
*با این که در کشور ما در اجرای عدالت بین روحانی و غیرآن امتیازی نیست ، ولی وقتی
با متخلفی از روحانیت خوش سابقه یا بد سابقه برخورد شرعی و قانونی و جدی می شود،
فورا باندها فریاد می زنند که چه نشسته اید ، جمهوری اسلامی می خواهد آبروی روحانیت
را ببرد.اگر احیانا کسی مستحق عفو بوده و بخشیده شود تبلیغ می کنند که نظام به
روحانیت امتیاز بی جا می دهد .
*امروز هیچ دلیل شرعی و عقلی وجود ندارد که اختلاف سلیقه ها و برداشت ها و حتی
ضعف مدیریت ها دلیل به هم خوردن الفت و وحدت طلاب و علمای متعهد گردد .
*در یک تحلیل منصفانه از حوادث ده سال پس از پیروزی باید عرض کنم که انقلاب
اسلامی ایران در اکثر اهداف و زمینه ها موفق بوده است و به یاری خداوند بزرگ در هیچ
زمینه ای مغلوب و شکست خورده نیستیم .
*هر روز، ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم .
ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودیم .
*جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت ، جنگ ما موجب شد که تمامی
سردمداران نظام های فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند.
*جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست ، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود،
جنگ ماجنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ ازآدم تاختم زندگی وجود دارد.
چه کوته نظرنند آنهایی که خیال می کنند چون ما در جبهه به آرمانهایی نرسیده ایم ،
پس شهادت و رشادت و ایثار و از خود گذشتگی و صلابت بی فایده است ! در حالی
که صدای اسلام خواهی آفریقا از جنگ هشت ساله ماست ، علاقه به اسلام
شناسی مردم در آمریکا و اروپا و آسیا و آفریقا، یعنی در کل جهان، از جنگ
هشت ساله ماست .
*آنها که در تو فان پانزده سال مبارزه قبل از انقلاب و ده سال حوادث کمر شکن بعداز
انقلاب نه غصه مبارزه و نه غم جنگ و اداره کشور را خورده اند ونه از شهادت عزیزان
متأثر شده اند وبا خیالی راحت و آسوده به درس ومباحثه سرگرم بودند می توانند
در آینده پشتوانه ی انقلاب اسلامی باشند ؟ راستی شکست هر جناحی از علما و
طلاب انقلابی و روحانیون و روحانیت مبارز و جامعه مدرسین ، پیروزی چه جناحی وچه
جریانی را تضمین می کند ؟جناحی که پیروز شود یقینا روحانیت نیست و اگر آن جناح
الزاما به روحانیت رو آورد ، راستی به سراغ کدام قشر و تفکر از روحانیت می رود ؟
*هیچ گاه نگران مباحثات تند طلبگی در فروع و اصول فقه نبوده ام ولی نگران تقابل
و تعارض جناح های مؤمن به انقلابم که مبادا منتهی به تقویت جناح رفاه طلب
بی درد و نق بزن گردد.
*مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد.برای مردم و جوانان و حتی عوام هم
قابل قبول نیست که مرجع و مجتهدش بگوید من در مسائل سیاسی اظهار نظر نمی کنم .
*ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند
که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی
بوده است یا خیر؟ و نتیجه گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است
وبازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفته اند ،پس باید خامی نکنیم و از کنا
ر اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم .
*روحانیون و علماوطلاب باید کارهای قضایی و اجرایی را برای خودد یک امر مقدس و یک
ارزش الهی بدانند و برای خود شخصیت و امتیازی قائل بشوند که در حوزه ننشسته اند
بلکه برای اجرای حکم خدا راحتی حوزه را رها کرده و مشغول به کارهای حکومت اسلامی
شده اند . اگر طلبه ای منصب امامت جمعه و ارشاد مردم یا قضاوت در امور مسلمین را
خالی ببیند و قدرت اداره هم در او باشد و فقط به بهانه ی درس و بحث مسئولیت نپذیر
د ویا دلش را فقط به هوای اجتهاد ودرس خوش کند ، در پیشگاه خداوند بزرگ یقینا
مؤاخذه می شود و هرگز عذر او موجه نیست .
(روح الله الموسوی الخمینی /3 اسفند 67 )
منشور روحانیت پیام تاریخی و مهم حضرت روح الله است خطاب به روحانیون ، از آنجا که به این
پیام تاریخی همچون دیگر سخنان آن "مردبزرگ"کم تر توجه می شود و می تواند برای غیر روحانیون
نیز مفید باشد ،در دو مرحله ، خلاصه ای از این پیام را مرور می کنیم :
*کدام انقلاب مردمی، اسلامی را سراغ کنیم که در آن حوزه و روحانیت ، پیش کسوت شهادت
نبوده اند وبر بالای دار نرفته اند و أجساد مطهرشان بر سنگ فرشهای حوادث خونین به شهادت
نایستاده است؟در 15 خرداد ودر حوادث قبل و بعد از پیروزی ، شهدای اولین از کدام قشر بوده اند؟
خدا را سپاس می گزاریم که از دیوارهای فیضیه گرفته تا سلول های مخوف و انفرادی رژیم شاه و
از کوچه و خیابان وتا مسجدومحراب امامت جمعه و جماعات واز دفاتر کارو محل خدمت تا خطوط
مقدم جبهه ها و میادین مین، خون پاک شهدای حوزه و روحانیت افق فقاهت را گلگون کرده است
ودر پایان افتخار آمیز جنگ تحمیلی نیز زقم شهدا و جانبازان و مفقودین حوزه ها نسبت به قشرهای
دیگر زیادتر است . بیش از 2500 نفراز طلاب علوم دینیه در سراسرایران در جنگ تحمیلی
شهید شده اند .
*امروز عده ای با ژست مقدس مآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام می زنند که گویی
وظیفه ای غیر از این ندارند . خطر تحجر گرایان و مقدس نمایان أحمق در حوزه های علمیه کم
نیست . طلاب عزیز لحظه ای از فکر این مار های خوش خط وخال کوتاهی نکنند ، اینها مروج اسلام
آمریکایی اند ودشمن رسول الله.آیا در مقابل این افعیها نباید اتحادطلاب عزیز حفظ شود ؟
*اولین و مهم ترین حرکت(از طرف استکبار)، القای شعار جدایی دین از سیاست است که متأسفانه
این حربه درحوزه و روحانیت تا اندازه ای کارگر شده است، تا جایی که دخالت در سیاست دون شأن
فقیه و ورود در معرکه ی سیاسیون تهمت وابستگی به أجانب را به همراه می آورد .
*در شروع مبارزات اسلامی اگر می خواستی بگویی شاه خائن است، بلا فاصله جواب
می شنیدی که شاه شیعه است. عده ای مقدس نمای واپس گرا همه چیز را حرام می دانستندو
هیچ کس قدرت نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان ازاین دسته ی متحجر
خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است .
*ترویج تفکر "شاه سایه خداست" ویا با گوشت وپوست نمی توان درمقابل توپ و تانک ایستاد
و اینکه ما مکلف به جهاد و مبارزه نیستیم و یا جواب خون مقتولین را چه کسی می دهد و از
همه شکننده تر ،شعار گمراه کننده ی حکومت قبل از ظهور امام زمان علیه السلام باطل است
و هزاران إن قلت دیگر ،مشکلات بزرگ و جانفرسایی بودند که نمی شد با نصیحت و مبارزه ی
منفی و تبلیغات جلوی آنها را گرفت ،
تنها راه حل ،مبارزه و ایثار خون بود که خداوند وسیله اش را آماده نمود.