سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که ساعتی بر خواری فراگرفتن شکیبایی نورزد، همواره در خوارینادانی باقی بماند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
موج
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» نسخه ای مجرّب، برای حلّ گرفتاری های طلاب

پرده اول : (نسخه ای مجرّب، برای حلّ گرفتاری های طُلاّب)

یکی از اساتید همیشه برای گرفتاری ها و مشکلات طلاب، یک نسخه واحد می پیچید،

هنگامی که طلاب برای پیدا کردن راه حلی برای حل مشکلات و گرفتاری های شان به او

مراجعه می کردند، همیشه درجواب می گفت: یک درس اصول و یک درس فقه معیّن کن

و منظّم شرکت کن، حتی اگر آن طلبه به افسردگی یا مشکلات مالی هم دچار شده بود،

نسخه استاد همین بود!

پرده دوم : (بهترین ختم برای گرفتاری ها)

روزی حضرت آیت الله بهجت رحمة الله علیه در درس یا قبل از آن فرمودند:

شخصی به دیگری گفت : برای گرفتاری ها ختمی به ما یاد بدهید. او در جواب فرمود :

ختمی مجرّب در نظر دارم، و آن فقه آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین است. به تعلیم و تعلّم،

مباحثه و مذاکره  فقه مشغول و ملتزم باشید، خدا می داند چه اثراتی دارد! علم فقه اثر دارد،

ولی نه برای این که مقصود کسی که بدان اشتغال دارد این باشد که از اعوان ظَلَمه گردد،

این فرق می کند با انسانی که فقه بخواند برای این که تمام کمالات بالقوه ی این علم،

در او بالفعل گردد.

ما می دانیم که مقامات بسیاری از علما از همین تعلیم و تعلّم و نوشتن ها و اشتغال به تحصیل

در حوزه های علمیه به دروس معمول در حوزه ها و نیز عمل به مستحبات معمولٌ به حاصل شده

است، و کار دیگری نداشته اند. به طور یقین همین ها بوده ولی در عین حال اهل کرامات بوده اند.

(کتاب در محضر آیت الله بهجت، ص 98)

بی پرده :

بزرگی می فرمود: گاهی انسان در امورات و تصمیمات زندگی اش، تعبّد هم داشته باشد خوب است،

گاهی بد نیست به علما سَلَف اعتماد کرده و به توصیه های آن ها گوش فرا دهیم، و به دنبال

قانع شدن و استدلال یافتن نباشیم. هر چند در وراء این نوع تعبّدها استدلالاتی محکم وجود دارد. 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی ( پنج شنبه 95/5/14 :: ساعت 7:57 عصر )
»» رسوایی 2، رسوایی هنری ده نمکی

 

بعد از دیدن اخراجی 3 و رسوایی2، دیگر قصد نداشتم به تماشای فیلم جدید مسعود ده نمکی

بنشینم، ولی به پیشنهاد یکی از دوستان وبه امید مواجهه شدن با فیلمی بهتر، نسبت به فیلم

های قبلی او، به سینما رفته و مشغول تماشای رسوایی2 شدم.

رسوایی2 فیلمی انتقادی نسبت به جامعه متمدّن و غرق تکنولوژی امروز است، و تذکری است

برای کسانی که مَباهجِ دنیا آنها را مشغول خود کرده و باعث غرق شدن آنها در مرداب غفلت

گردیده است.

علی رغم موضوع خوبی که کارگردان بر روی آن دست گذاشته است، فیلمی که ساخته شده

اصلا فیلمی قوی و هنری به حساب نمی آید، مسعود ده نمکی باید بیاموزد که چگونه حرف هایش

را هنرمندانه به خورد مخاطب بدهد، وقتی نکاتی را که میخواهد به مخاطب القاء کند به صورت بسیار

صریح در فیلم بیان می کند باعث می شود که فیلم او اثر گذار نباشد و مخاطب در برابر آن موضع بگیرد.

صریح بودن می تواند در بعضی موارد از صفات خوب یک فیلم باشد، اما شدّت صراحت فیلم های

ده نمکی و کثرت دیالوگی که در اکثر فیلم های او مشهود است به اصطلاح محاوره ای "تو ذوق می زند"،

و این بسیار ارزش کار او را تنزّل می دهد.

البته کارگردان در بعضی موارد سعی کرده است که به صورت غیر صریح حرف خود را بیان کند، مثلا در

سکانسی که روحانی فیلم، توسط مسئولین شهر تبعید شده و به سمت پله های هواپیما برای

خروج از شهر می رود، در کنار درب هواپیما روی بدنه هواپیما عدد (598) درج شده که بیان­گر کنایه

و گریزی لطیف می باشد، اما رویکرد غالب او در سرتاسر این فیلم بیان حرف ها به شکل بسیارصریح

می باشد.

طول دادن بی خودی صحنه های زلزله و نمایش رقص و موسیقی تند در قسمت هایی از فیلم،

نشان داد که ده نمکی تا رسیدن به نقطه ایده­ آل فیلم سازی بسیار فاصله دارد. ده نمکی باید توجه

داشته باشد که می شود فیلمی موثّر و عوام پسند ساخت ولی در آن پای "گناه" به میان کشیده

نشود. این قبیل اشکالات در فیلم های قبلی اوهم مشهود بود، و تکرار آن اشکالات در فیلم جدیدش

نشان گر آن است که ایشان نسبت به کارهای قبلی خود نگاهی آسیب شناسانه نداشته است.

به نظر شما با توجه به اشکالات و ضعف های ذکر شده، بی جا نیست رسوایی2 را رسوایی هنری

ده نمکی بدانیم، و از ایشان تقاضا کنیم دیگر فیلم سینمایی نسازند ؟! 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی ( دوشنبه 95/4/28 :: ساعت 9:25 عصر )
»» پویایی و کار آمدی فقاهت و اجتهاد علمای شیعه

عبارات پیش رو متن سخنان حضرت آیت الله بهجت ره می باشد، که در کتاب در

محضرآیت الله بهجت ج 1 ص 65 درج شده است، به این سخنان توجه کنید :
این باب بزرگی است که انسان عرفیات شرع، و عناوین ثانویه را ملاحظه کند،

و چنان نشود که از حقگویی او، مردم در باطل قرار گیرند. و جایی که مناسب

نیست، نگوید ولو اصل مطلب حق باشد. به جهت وجود شرائط و مقتضیات وقت

خودداری کند. شاید« أخوک دینک فاحتط لدینک بما شئت» این گونه موارد را هم

شامل شود.
رضا خان پهلوی( در مساله کشف حجاب) از علما خواست که فتوی دهند

«وجه و کفّین» مستثنی است و کشف آن دو مانعی ندارد، و علما حاضر نشدند،

زیرا در زمان کشف حجاب معنای این فتوی کشف همه چیز بود. لذا علما حاضر

شدند کشته شوند واین فتوی را امضاء نکنند. در این گونه ابتلائات بزرگ به خدا پناه می بریم.
بعد التحریر:
این برخورد علما و این گونه تشخیص های ظریف و بجای فقهای شیعه نشان گر چند مطلب است :
1 – این که فقاهت و تصدّی مرجعیت کار دشواری است و تشیخص درست تاثیرِ زمان و موقعیت بر

استنباط یک حکمِ شرعی، نیازمند کیاست و آگاهی فوق العاده شخص فقیه دارد.
2 – فقه و فقاهت شیعه بسیار قوی و کار آمد است و هیچ بن بستی برای آن متصور نیست.

خمودی و بی تحرکی در فقه شیعه راه ندارد، انعطاف و پویایی که در فقه شیعه وجود دارد امری

بی نظیر است واین ویژگی منحصر به فرد فقهِ شیعه، با اندک مقایسه با فِرق و ادیان دیگر نمایان

می شود. جا دارد به خاطر این چنین نعمت بزرگی که خدا به ما عنایت کرده افتخار کنیم و شکر

آن را به جا بیاوریم.
3 – این عرصه نیازمند مردانی مانند میرزای شیرازی، آسید ابوالحسن اصفهانی، حضرت امام و ...

(رحمة الله علیهم) دارد، که با عشق به دل دریای فقه زده و گوهرهای ناب آن را نمایان سازند و

با تمسک به تقوی الهی خود را از انحرافات مصون بدارند. همیشه این نیاز بوده ولی به نظر می رسد

در این عصر نیاز بسیار است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی ( دوشنبه 95/4/14 :: ساعت 9:47 عصر )
»» درسی در زمینه سیاست، و یک کرامت از حاج شیخ عبدالکریم ره

(سخنان پیش رو عین جملات حضرت آیت الله بهجت می باشد که در کتاب در محضر آیت الله بهجت

ج 1 صفحه 48 درج شده است، امیدوارم نقل این کرامت بر ایمان ما بیفزاید و نصیحت این عالم بزرگوار

در دیپلماسی و سیاست خارجه ما راهگشا باشد.)

از کرامات مرحوم حاج عبدالکریم حایری، این است که زمانی رودخانه قم در اثر سیل طغیان کرده

و آب تا لبه پل علی خانی رسیده بود، به گونه ای که عده ای از روی پل با آب رودخانه وضو می ساختند.

و لذا برای جلوگیری از نفوذ آب تمام فرش های مسجد امام را جمع نمودند. مرحوم حاج شیخ روی پل رفت

و مقداری تربت در درست گرفت و چیزی بر آن خواند و در آب انداخت، از همان وقت به تدریج آب پایین آمد

و بعد از چند ساعت، چند متر آب پایین رفت.

ما نه ایمان اهل ایمان را داریم و نه یقین اهل یقین را، گویا در مشکلات آمریکا و شوروی ما را نجات

خواهند داد که به آن ها پناه می بریم و اعتماد می کنیم، آن ها سگ و گرگی هستند که از ترس یکدیگر

خواب آسوده ندارند. بزرگان ما مقامات عالیه ی علمی را دارا بودند و در مقام عمل نیز چه عبادت هایی،

چه نماز هایی داشتند.

بعد التحریر :

بسیار جالب است که حضرت آیت الله بهجت از قدرت های دنیا مانند آمریکا، تعبیر به سگ و گرگ میکنند.

کسی که در نهایت ادب و تخلّق به اخلاق حسنه می باشد در مقابل دشمن ادبیاتش تفاوت می کند، آری،

این سیره در زندگی بسیاری از علما ربانی دیده می شود، همان طور که در سخنان حضرت امام ره و

مقام معظم رهبری حفظه الله نظائر بسیاری را می توان یافت. 




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی ( چهارشنبه 95/4/9 :: ساعت 11:18 عصر )
»» پای درس سیاست آیت الله بهجت

متن پیش رو عین کلمات و جملاتی است که از مرحوم آیت الله بهجت نقل شده است،که

بسیار به درد این روزهای سیاست خارجه ما می خورد =

اختلاط ما با کفار آخرش به همین جاها می کشد، یعنی ابتدا از مسلمانان پذیرایی میکنند و به آن ها احترام میگذارند

و آن ها را به بلاد خود دعوت می نمایند و در تجارت و معاملات بازرگانی خود داخل میکنند، و وقتی رؤسا و سیاستمداران

مسلمانان مست پول و غیر پول شدند، حاضر میشوند امضا و امتیازات دهند تا آن ها بر بلاد اسلامی حکومت کنند،

بدین ترتیب، هم جنسی و هم شکلی و اختلاط با کفار، تسلط و حکومت آن ها را بر مسلمانان آسان تر می سازد.

آیا اگر مثلا کفار بر نفت ایران حکومت کردند، می شود که نتوانند بر ایران و مردم ایران حکومت کنند؟! و مالک الرِقاب

ممالک اسلامی و مسلمانان نشوند؟! فرانسه در سوریه، لبنان و الجزایر، انگلیس در عراق و حجاز حکومت داشت،

وفعلا در درست آمریکا است. آری ائمه ما علیهم السلام که فرمودند : با کفار اختلاط نکنید، در حقیقت برای حفظ

دنیای ما بود، و می خواستند دنیای ما را برای خود ما تأمین کنند. و کار به جایی کشیده که کفار نفت و ثروت های

طبیعی و ذخایر زمینی و معادن ما را به غارت می برند. بعد به عنوان تصدّق و آقایی و یا به عنوان وام با بهره های

کلان با تلطّف و مهر و عطوفت به ما میدهند! اکنون ما مسلمانان اسیر و عبید آن ها، و در زیر دست و چکمه ی

آن ها خوار و ذلیل هستیم، ولی هنوز نمیفهمیم برای چه این گونه شکست خورده ایم؟! آیا از عملکرد خود ما است،

و یا مثلا از پریدن کلاغ ؟! .

(کتاب در محضرآیت الله بهجت، نوشته محمد حسین رخشاد، ج1 ص 32) 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی ( جمعه 95/3/28 :: ساعت 5:18 صبح )
»» حرف اصلی حاتمی کیا در بادیگارد

 

بسم الله الرحمن الرحیم

بعد از ظهر دیروز به سینما رفته و به تماشای فیلم سینمایی "بادیگارد" نشستم ، فیلمی که بر خلاف اکثر فیلم ها، توانست نظر مرا جلب کند و تحسین مرا برانگیزاند ، باید به ابراهیم حاتمی کیا دست مریزاد گفت بابت ساختن این چنین فیلم وزینی ،

بادیگارد نشانگر گوشه ای از تفاوت برداشت هایی است که نسل امروز از حوادث و اتفاقات و تحولات جامعه خود دارند ، تاکید حاج حیدر فیلم بر استفاده از کلمه "محافظ" به جای کلمه "بادیگارد" این مطلب را القاء میکند که ارزش ها و اهدافِ مقدّس انقلاب ما، نزد مسئولین و شخصیت های نظام، در طول گذشت سه دهه از انقلاب ، دست خوش تغییراتی بنیادین شده است، و این خطر را گوشت زد میکند که اگر برای این پدیده فکری نشود امثال حاج حیدرها به حاشیه رانده شده و مورد تهمت واقع خواهند شد، حاتمی کیا با ساختن بادیگارد حرف های بسیاری را با جامعه خود در میان گذاشته که شاید بسیاری از آنها حرفها خوشایند عده ای نباشد ولی برای کسی که جسارت داشتن برای گفتن حرف های ناگفتنی در وجود او نهادینه شده ، باکی نیست .

اباء حاج حیدر ذبیحی از محافظ شدن برای سیاسیون بیان گر وجود فسادی پنهان و آشکار در عالم سیاست است و کم و بیش در بدنه همه دولت های سرکار آمده وجود داشته و دیده میشود ،

خلاصه بادیگارد میخواهد درس اخلاق بدهد به همه آنهایی که نیازمند تذکّراند !

صحنه های جذاب و دیدنی بادیگارد قدرت آن را دارد که بیننده را پای پرده سینما میخکوب کند و نگذارد مخاطب خود از دیدن این فیلم ملول و خسته شود، حرف در مورد بادیگارد و کارگردان دوست داشتنی آن و پرویز پرستویی عزیز فراوان است اما شاید بتوان گفت حرف اصلی حاتمی کیا در این فیلم این باشد :

چرا اثبات بخشی از ارزش ها ما برای بعضی ، نیازمند فدا شدن امثال حاج حیدرها می باشد ؟! به عبارت دیگر چرا ما در نظام جمهوری اسلامی برای اثبات هر مطلب حقی ، باید هزینه هایی بدهیم ، تا در نفوس عده ای اندکی تحول حاصل شود و تغییری در نگرش ؟! .

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی ( دوشنبه 95/1/9 :: ساعت 2:40 عصر )
»» تلفن آقای رئیس جمهور

آنچه از اسم این فیلم در وهله اول به ذهن خطور میکندو بعداز  مشاهده فیلم هم مورد تصدیق
واقع میشود ، این است که این فیلم یک فیلم سیاسی است ، وهمین باعث شده که به سینما
بروم وبه تماشای این فیلم بنشینم .
وقتی در ابتدای فیلم صدای ترانه ی صحنه ی اول به گوشم خورد ناراحت شدم وپشیمان ازاین
که چرا وقت وپول و ... را خرج چنین فیلمی کردم، اما با مشاهده ادامه فیلم نظرم تغییر کرد...

"تلفن آقای رئیس جمهور" در مورد خانواده ای از طبقات پایین جامعه است که  بعد از مدت ها
توانسته اند خط تلفنی بخرند، و از قضا این خط تلفن قبلا برای رئیس جمهور بوده و شماره اش
در اینترنت پخش شده و دائما زنگ میخورد وکسانی که پشت گوشی هستند شروع میکنند
به درد ودل کردن و بیان مشکلات و درخواست کمک .... .
بازیگری خیلی قوی آقای هاشمی در این فیلم بسیار خودنمایی میکند .
شروع و اتمام فیلم خوب بود ، این فیلم از آن فیلم هایی است که من شخصا بسیار با آن ارتباط
برقرار کردم و میتوانم بگویم بعضی از صحنه هایش از حیث مفهوم در اوج بود ،
مخصوصا سکانس آخر فیلم ....

دونکته :

_در چند صحنه از صحنه هایی از این فیلم  ، به ترویج ماهواره  پرداخته شده است ونشان میدهد
یک خانواده به راحتی شب ها به تماشای برنامه های خوب ماهواری مینشینند و این امر را یک
امر عادی نشان میدهد ، درست است که باید این واقعیت را قبول کرد که متاسفانه تعداد زیادی
از هموطن های ما ماهواره نگاه میکنند ، اما آیادر بین  خانواده های فقیر و  قشر پایین جامعه
خانواده هایی نیستند که ماهواره نداشته باشند ؟!
چه لزومی دارد نشان دادن صحنه های ماهواره و حتی دیش آن در چند صحنه از این فیلم ؟

_در یک صحنه از این فیلم احساس میشود که گوشه ای زده میشود به نیروی انتظامی و
طرح امنیت اجتماعی ، که باید دقت کرد تا به تضعیف جایگاه نیروی انتظامی منجر نشود ،
هرچند بیان انتقادات واصلاحات و پیشنهادات، در رابطه با این طرح ضروری است .

بعد التحریر :

جدا از  یکی دو مشکلی که به نظرم رسید فیلم "تلفتن آقای رئیس جمهور" از بهترین فیلم هایی
است که در چند سال اخیر مشاهده کرده ام ، وبا دیدن این فیلم بیشتر به سینمای ایران امیدوار
شدم ،  باید به آقای علی عطشانی تبریک گفت .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی ( شنبه 92/3/11 :: ساعت 3:33 عصر )
<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

در محضر علما
نقل خودم نیست، نقل وطن فروشیه
چند نکته مهم در مورد زیارة اباعبدالله الحسین علیه السلام
سیانور اثری فاخر از بهروز شعیبی
تحول خواهی، باید ها و نبایدها
منادی تحول در حوزه
ایستاده در غبار، نقطه شروعی موفق!
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 19
>> بازدید دیروز: 23
>> مجموع بازدیدها: 132997
» درباره من

موج

» فهرست موضوعی یادداشت ها
آقا[22] . امام[18] . شعر[8] . فتنه[6] . نقد فیلم[6] . بسیج جهانی اسلام[6] . حجاب فاطمی[5] . حاج احمد پناهیان[4] . حضرت علامه مصباح یزدی[4] . انتخابات[3] . آیت الله بهجت و سیاست[3] . عطش[3] . گلزار ،شهدا[3] . مرحوم آقاسی[3] . منشور روحانیت[3] . حضرت بابا عج[2] . شهدا[2] . أردوهای جهادی و سفرهای تبلیغی[2] . تحول[2] . تحول حوزه[2] . کتاب ،رمان[2] . وهابیت[2] . حاج حسین کاجی . حمزة سید الشهدا . درس اخلاق . دوکوهه . زیارة الاربعین . أبوالفضل سپهر . آیت الله صاحب الزمانی . تحصن . شهیده ی حجاب . حضرت زهرا . علامه میرحامدحسین . علما . فیلم . موج سرخ . مولاحسن علیه السلام . محمدرضاحکیمی . وحدت اسلامی . ورزش .
» آرشیو مطالب
تیر 1389
مرداد 1389
مرداد 89
تابستان 89
پاییز 89
زمستان 89
بهار 90
تابستان 90
پاییز 90
زمستان 90
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
بهار 92
بهار 95
تابستان 95

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
جوان ایرانی
قطعه 26
مازیاربیژنی
هیأت محبین أهل بیت
محک نقد
یازینب س
حسین شریعتمداری
وحید یامین پور
سردارسعیدقاسمی
وحید جلیلی
انصارالمهدی
مقر707
حافظ هفت

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب