وقتی اسم ورزش و ورزش کردن به گوش می خورد نا خود آگاه ذهن پر می کشد به سمت مقام معظم
رهبری و توصیه های ایشان در رابطه با ورزش کردن ، همه شنیده اید توصیه های موکد ایشان را در رابطه
با ورزش کردن ملت های اسلامی ، تا به حال هیچ به این فکر کرده بودید که چقدر به فکر سلامتی
ماست این فرزند زهرا س ! مانند یک پدر ، نگران جسم وروح مان است ، اگر حضرت روح الله ره پدری
مهربان بود برای این امت ، بعد از عروج ملکوتی او ما یتیم نیستیم ، چرا که بالای سر ماست خامنه ای
(حفظه الله) .
بارها توصیه کرده اند که : ورزش همگانی هم یکی از ضروریات زندگی است ، مثل غذا خوردن است
مثل تنفس کردن است ، باید به آن توجه کرد .
من یک سوال دارم ، حالا که ورزش کردن مثل غذا خوردن ضروری است ، آیا وقتی شهریه و هزینه ی
باشگاه های ورزشی بالا می رود ، صدای کسی بلند می شود که این چه وضعی است ؟چقدر تورم ؟
چقدر گرانی ؟ مردم از کجا پول بیارن برای ورزش کردن ؟!!
معلوم میشود ورزش در متن زندگی ملت ما قرار ندارد و برای او از اهمیتی برخوردار نیست .
اگر به سخنان مقام معظم رهبری در رابطه با ورزش توجه کنید به این نکته پی می برید که در پشت
صحنه ی این سخنرانی ها فکر و مطالعهات زیادی صورت می گیرد ، آنجا که ایشان به عنوان یک
متخصص وارد مصادیق می شوند و می فرمایند : بعضی از رشته های ورزش اصلا کاربرد ندارند ، مثلا
شمشیر بازی ، وقتی یک نفر قهرمان شمشیر بازی میشود کاربردش چیست ؟
یا از این قبیل چیز ها که حالا اگر من از رشته های ورزشی بی فایده اسم نیاورم بهتر است .
قدری گلایه و انتقاد کردیم ، اما این باعث نمی شود که ما نقاط مثبت و پیشرفت های ورزشی
کشور مان را نادیده بگیریم ، همان طور که حضرت آقا بهتر از ما این نقاط مثبت را ارزیابی کردند
و زودتر از همه ، زبان به تقدیر گشودند ، آنجا که فرممودند : یک قهرمان باجوانمردی خودش تبلیغ
میکند ، با تدین خودش تبلیغ میکند ، این مساله ی بانوان و دختران ورزشکار ما که با حجاب
در میدان می روند خیلی چیز مهمی است . ورزشکار ما بعد از پیروزی در آنچنان میدانی و در
جایگاه اول جهان قرار گرفتن ، شعار یا حسین ع سر میدهد ، یا می افتد روی خاک سجده شکر
می کند یا دستش را بلند می کند وخدا را شکر گذاری می کند ،
می دانید امتهای اسلامی و ملت های مسلمان با این کار چه هیجانی پیدا میکنند ؟
ویا در دیدار با فاتحان قله اورست فرمودند :
من خبر را که شنیدم لذت بردم ، وقتی هکم که عکس های صعود خانم ها را دیدم که در ارتفاع
ظاهرا هشت هزارو هشتصد و خرده ای ایستاده بودند و پرچم (یا فاطمة الزهرا س )را دستشان
گرفته بودند ، واقعا بیشتر احساس افتخار می کردم .
سخن را کوتاه کنم و بیش از این سرتان را به درد نیاورم ، فقط از شمایی که تا این جا ی نوشته
با ما همراه شدید یک تقاضا دارم : قدری فکر کنیم و ببینیم مصداق بعضی ها در این سخنان
حضرت آقا چه کسانی هستند ؟! ورزشکار اگر دارای اراده قوی و عزم راسخ نباشد ، قطعا به
مرحله ی قهرمانی نمی رسد ، اگر اراده نباشد حتی ورزش هم نمی کند ،
با این که این همه راجع به ورزش گفته میشود (ورزش معمولی ، نرمش صبحگاهی ) اما بعضی ها
حاضر نیستند ده دقیقه ، یک ربع وقتشان را به این کار مصروف کنند ، این کم ارادگی است .!
(این نوشته از طرف معاونت فرهنگی اداره کل ورزش و جوانان استان قم در قالب بروشور چاپ شده، ودر بین نهاد های ورزشی توزیع شد)
*شیخ آقا بزرگ طهرانی :
علامه میرحامد حسین که این همه کتاب های نفیس (از جمله کتاب عظیم القدر عبقات الانوار)را
تالیف کرده است ، جز با کاغذ و مرکب اسلامی (یعنی کاغذ و مرکبی که در سرزمین های
اسلامی و به دست مسلمانان تهییه شده است ) نمی نوشته است ، و این به دلیل تقوای فراوان
و ورع بسیار او بوده است ،
اصولا دوری وی از به کار بردن صنایع غیر مسلمان مشهور همگان است .... .
* علامه میر حامد حسین ، کسی است که آنقدر در راه دفاع از تشیع کتاب و جزوه نوشت که
دست راست او از کار افتاد و در اواخر عمر با دست چپ مشغول نوشتن کتب خود بوده است .
( کتاب میر حامد حسین ، نوشته محمد رضاحکیمی ، ص130)
بعد التحریر :
بنگریم در راستای نامگذاری سال ، توسط حضرت آقا ، تا به حال چقدر تلاش نموده ایم ...
1 - مداح بود و پسر خوبی ، از رفقای قدیمی بود و از طریق پیامک با هم ارتباط داشتیم ،
یک جایی یکدیگر را ملاقات کردیم ، بعد از احوال پرسی ، گفت :
آقا ببخشید ها ، من برای پیامک های شما جواب ندارم بدم ،
پیامکی تو اون مایه ها ندارم برات بفرستم ....
گفتم : مشکلی نیست ، عیبی نداره ...
پرسید از کجا میآری این پیامک ها رو ؟
گفتم : خودم مینویسم ،
خیلی تعجب کرد ، چهره اش فریاد میزد این تعجب را .....!
پیامک ها ،
جملاتی بود از رهبر معظم انقلاب .
2 - با هاش کار داشتم ،
تلوزیون داشت سخنان آقا را پخش میکرد ،
گفتم دیر میشه ، زشته ، همین الآن زنگ بزنم بهتره ، موبایل را برداشتم و با اندکی
اضطراب و ترس، شماره اش را گرفتم ، بعد از چندتا بوق ، ناگهان صدای سخنرانی آقا از آن
طرف گوشی به گوشم رسید ، چند لحظه ای صبر کردم و سپس قطع ....!
می خواست بگوید بسیجی را این موقع ، به موبایل چه کار است ؟!
شماره شماره ی حاج احمد بود ، و آن طرف خط کسی نبود جز پناهیان .
حجاب برای زن ، به معنای ذلت نیست ، بلکه به معنای عصمت و حفظ زن است و نه فقط عصمت
و حفظ جان ، بلکه عصمت و حفاظت زن و مرد هر دوست .حجاب به معنای چادر نیست ، اما چادر
در نزد ما ایرانی ها که زن های ما از قدیم داشتند، بهترین نوع حجاب است ، بدون چادر هم حجاب
ممکن است . حجاب به معنای پوشیدن سالم است ،نه پوشیدنی که از نپوشیدن بدتر است . به
تعبیر روایات ، پوشیده ی عریان که در عین پوشیدگی ، مثل انسان برهنه و عریان است .
آن پوشیدن به درد نمی خورد ، حجاب نیست ، پوشیدن سالم که سر و مو و گردن و بدن و
تمام سر تا پای بدن زن را پوشانده باشد ،البته صورت و دو دست را بسیاری از فقها مستثنا
می دانند ، البته در مواردی که صورت بدون آرایش و ساده باشد ، این هم معنی حجاب .
البته زنهای ایرانی ، روش چادر را پیدا کرده اند که بسیارهم روش خوبی است و هم زیباست
و منافی با زیبایی زن نیست و هم حجاب حافظ کامل است . به هر حال ، حجاب را چه به
شکل ایرانی ، چه به شکل عربی ، چه شکل کشور های دیگر ، که در هر یک از کشور های
اسلامی زن ها یک جور حجاب خود را حفظ می کنند ، هر جوری که حجاب حفظ بشود ،
این نظر اسلام ، تأمین شده است . این یکی از پیشگیری های اسلام است .
امام خامنه ای
(17 / 5 /65 )
.....
در کشورهای غربی و بیشتر از همه در آمریکا ، حدود سه چهار دهه پیش یک مشت جوان
بر اثر واخوردگی از شرایط اجتماعی ، دچار حرکت هایی شدند ، که البته تا امروز هم ادامه
دارد.در زمان ما مظهر این افراد "بیتل ها" بودند که با آرایش عجیب و غریب و با نوعی
موسیقی شبیه موسیقی پاپ ، که الآن در دنیا معمول است ، ظاهر می شدند . بنده بعد
از انقلاب به الجزایر رفتم ، در خیابان ماشین ما عبور می کرد . یک وقت دیدم پسر جوانی
نصف موی سرش را تراشیده و نصف دیگر را باقی گذاشته است . هر چه من نگاه کردم ،
دیدم این آرایش ، هیچ زیبایی ندارد . مشخص بود او از کسانی تقلید کرده است . در الجزایر ،
فشار صنعتی و فشار ابزار تولید و تکنیک بر زندگی مردم اصلا آن قدر نیست که یک جوان ،
احساساتی را پیدا کند که در آمریکا یا انگلیس یا در جای دیگر پیدا می کرد ، اما چون دیده
بود آنها انجام داده اند ، او هم انجام می داد . بنده با این چیزها مخالفم و دوست نمی دارم
جوان ما این طوری حرکت کند و دختر و پسر ما دائم چشم شان به آنها باشد .
(امام خامنه ای ، تیرماه 1383 )
بنده زمان ریاست جمهوری در شورای عالی انقلاب فرهنگی قضیه ی طرح لباس ملی را مطرح کردم
و گفتم بیایید یک لباس ملی درست کنیم ، بالاخره لباس ملی ما این کت وشلوار نیست . البته من
با کت و شلوار مخالف نیستم ، خود من هم گاهی اوقات در ارتفاعات یا جاهای دیگر ممکن است
کاپشن هم بپوشم ، ایرادی هم ندارد ، اما بالاخره این لباس ملی ما نیست . عرب ها لباس های
ملی خودشان را دارند ، هندی ها لباس ملی خودشان را دارند ،اندونزیایی ها لباس ملی خودشان
را دارند ، کشورهای گوناگون شرقی لباس ملی خودشان را دارند ، آفریقایی ها لباس ملی خودشان
را دارند و ...البته من نمی گویم طرح این لباس حتما باید برگردد به پانصد سال قبل ، ابدا . من می گویم
بنشینید برای خودتان یک لباس طراحی کنید ابته الآن این را از شما نمی خواهم ، این را من در
شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کردم .آن روز ما یک بخش دولتی را مأمور کردیم و گفتیم دنبال
این کار بروید . یک کار مقدماتی هم کردند ،اما آن را به جایی نرساندند ، دوره ریاست جمهوری ما
هم تمام شد ، من می خواهم بگویم اگر شما موی سرتان را می خواهید آرایش کنید ، اگر می خواهید
لباس بپوشید ، اگر می خواهید سبک راه رفتن را تغییر دهید ، بکنید ، اما خودتان انجام دهید،
از دیگراند یاد نگیرید .
( امام خامنه ای ، تیرماه 1383)
بعد از آن که از مناطق جنگی و میهمانی که شهدا برایمان تدارک دیده بودند ،
برگشتیم به شهر ، سریع رفتم کافی نت و متن صحبت های چند روز قبل آقا را ،
پرینت گرفتم ، و مشغول شدم به مطالعه و ناراحت از این که چرا باید صحبت های
امامم را با 10 روز تأخیر بخوانم ؟ ....
بعد از مطالعه و لذت بردن از تحلیل های عمیق رهبری در مشهد مقدس ، از حوادث
روز ، گفتم نظر بعضی از دوستان را هم جویا شوم ،
از چند نفری پرسیدم ، بعضی اصلا در جریان صحبت های آقا نبودند، و بعضی فقط
به حکایت های مجری اخبار از سخنان رهبری اکتفا کرده بودند ....
بعداز هر پرسش سرم را پایین می انداختم و با خود می گفتم :
رهبرا ، شرمنده ایم